مقالات

الگوهای مختلف در جهت طراحی نمونه دانشگاه

الگوهای مختلف در جهت طراحی نمونه دانشگاه

معماري به عنوان يكي از نيازهاي اوليه انسان از بدو تاريخ با انسان بوده و با انسان زاده مي‌شود. او را در بر مي‌گيرد در جسم و ذهن و روحش تاثير مي‌گذارد. هيچ عاملي به اندازه معماري نمي‌تواند تا اين اندازه بر انسان تاثير گذار باشد.

تمام روابط و تعاملات اجتماعي انسان در فضاي معماري و شهرسازي صورت مي‌گيرد. معماري علاوه بر اينكه مي‌تواندمنجر به ايجاد آسايش فكري جسمي و روحي شود به همان اندازه مي‌تواند تاثير معكوس داشته باشد. به عنوان مثال يك معماري خوب در يك اداره مي‌تواند در روابط كارمندان يا ارباب رجوع تاثير مثبت بگذارد و بالعكس معماري بد روي خلق و خوي كارمندان تاثير منفي دارد. لذا در اينجا اولين سوالي كه پيش مي آيد اين است كه آيا كسي كه مي خواهد معماري كند خود مي‌تواند در يك فضاي ناهمگون و بي ارزش از لحاظ معماري تربيت شود ؟

2- نمونه موردی دانشگاه معماری داراي دو جنبه است يكي استاندارد ها و اصول اوليه مانند تعادل، ريتم و … و ديگري اين كه معماري خود حامل پيام و معرف هويت جامعه است. يك اثر معماري ارزشمند علاوه بر داشتن اصول اوليه بايد داراي هويت و معرف فرهنگ توده مردم باشد.

به عنوان مثال اتاق خوابي كه تمام ديوارهاي آن شيشه است ممكن است با فرض انطباق با شرایط اقليمي‌بسيار زيبا و دلپذير باشد اما آيا اين اتاق خواب در فرهنگ، قابل قبول است ؟ مسلماً نه.

از اين دست مثالها فراوان است كه اين نمونه كوچكي بود براي تقريت ذهن به مفهوم مطلوب.

لذا معماري ما علاوه بر ضوابط و اصولي كه منجر به آسايش فكري مي‌شود بايد داراي هويتي ايراني و اسلامي‌باشد.

البته گاهي شنيده مي‌شود كه برخي از معماران مي‌گويند كه معماري ايراني ديگر قابل استفاده نيست و مردم استقبال نمي‌كنند. كه اين حرف صد در صد غلط است. بله اگر منظور از معماري ايراني ارتجاع و بازگشت به عقب و استفاده از حياط مركزي و بادگير باشد اين حرف صحيح است، مردم استقبال نمي‌كنند. اما منظور از معماري اصيل ايراني ارزشها و هويتي است كه در بطن آن نهفته است كه به نظر من هنوز كسي نتوانسته اين ارزشها و هويت را صد درصد و يا حتي 50% كشف كند و به كار ببندد كه اگر چنين شود همه ما خواهيم ديد كه اقبال عمومي مردم قابل توجه خواهد بود.

لذا ما بايد سعي كنيم كه مراكزي احداث كنيم كه در اين مراكز معماراني را آموزش دهد كه بتوانند حلقه گم شده اتصال زنجير طلائي هنر و معماري ايران از گذشته به آينده را پيدا كنند و آني فاصله را از بين ببرند.

3- از زماني كه رشد جمعيت در ايران خودرا بصورت واضح نمايان كرد و به خاطر سياستهاي غلط ـ  اين رشد حتي با وجود برنامه هاي تنظيم خانواده – همچنان صعودي است  به تبع اين رشد نياز به امكاناتي از قبيل افزايش مسكن، مدرسه بيمارستان و توسعه شهرها رو به فزوني گذاشت، شهرها روز به روز توسعه يافتند و ساخت و سازها وسيع شدند.

تا چند سال قبل در اين رشد ساخت و ساز و توسعه شهرها حضور معماران و شهر سازان بسيار كمرنگ بود و در مواردي حتي معماران نقشي نداشتند. ساختمانها به سرعت و بدون رعايت اصول معماري ساخته شدند و سيماي شهرها تبديل به ملغمه اي شد از انواع سبكها و مصالح، كه نماي رومي‌را مي‌توان يكي از اين اتفاقات ناميد.

هر كس هر طور كه مي خواست ساختمان سازي مي‌كرد و هيچكس نظارتي نداشت.

همانطور كه گفته شد دانشكده معماري به مشابه كالبدي براي روح آموزش معماري است. اما چگونه مي‌توانيم معماري كنيم ؟ چه نوع بنائي براي دانشكده معماري مناسب است ؟ اصولاً معماري ماندگار چيست ؟

معمار با زبان معماري به سازماندهي فضا مي‌پردازد و فضايي را مي سازد كه با جسم و روح انسان در تماس است. و انسان در آن فضا به طور حتم تحت تاثير قرار مي‌گيرد كه نوع تاثيري كه معماري بر انسان مي‌گذارد وابستگي به سبك و نحوه معماري كردن دارد.

معماري هميشه بوده و هست و هيچ هنري به اندازه معماري نمي‌تواند اينقدر بر حيات آدمي‌تاثير گذار باشد.

با توجه به شناخت عوامل موثر مختلف است كه بهره گيري از عناصر و فرمها و شكل دادن فضا بصورت كاملاً هوشمندانه مي‌تواند معماري موفق ايجاد كند كه در آن فضاهاي مختلف علاوه بر كارآيي پيام ها و تاثيرات خود را به بيننده القا كند. بخش عمده مفاهيم موجود در معماري را به ناظر انتقال دهد كه خاطره فضايي مهمي‌را براي زمانهاي طولاني در ذهن ناظر باقي گذارد.

به عنوان مثال ميدان نقش جهان و بناهاي با ارزش پيرامون آن از جمله مسجد امام اصفهان حاصل تركيبهاي موزوني اند كه معمار آنها را به كار گرفته و اثري خلق كرده كه نه تنها از جنبه عملكردي بلكه از جنبه هاي تاثيرات بصري و انتقال مفاهيم بيننده را به خود جلب و تحت تاثير قرار مي‌دهد.

با توجه به آنچه گفته شد به نطر مي‌رسد كه معماري اي پايدار و ماندگار است كه علاوه بر پاسخگويي به نياز هاي اصلي طرح مانند ابعاد و اندازه ها و مكان يابي صحيح فضائي بتواند به نيازهاي فطرت انسان نيز پاسخ دهد. چرا كه چيزي كه مطابق با فطرت انسان باشد هيچگاه كهنه نمي‌شود چون فطرتي كه خدا در انسان قرار داده چيزي است كه در تمام انسانها يكسان و در تمام اعصار و قرون ثابت و در تمام قوميت ها و نژادها همانند است. چرا كه خداوند در قرآن شناخت خود را و اعتقاد به وجود ماورا را عاملي فطري در انسان معرفي مي‌نمايد.

حال معمار مي‌تواندبه نيازهاي فطري انسان پاسخ بگويد كه براي اين منظور نيز وسيله هايي وجود دارد.

مثلاً انسان درعمق فطرت خويش به يگانگي و وحدت معتقد است. پس معمار مي‌تواند با فرمهاي معماري حس وحدت را در بيننده القا كند.

و مثال ديگري كه نيز مي‌تواند زد استفاده از طبيعت است در معماري، طبيعتي كه براي انسان تداعي بهشت را دارد كه زماني جايگاه اصلي آدمي‌بوده است و با فطرت انسان آشناست.

از اين دست مثالها فراوان است و معمار موفق كسي است كه بتواند با ايجاد فرم و شكل اين مفاهيم را القا كند.

در قرن  حاضر تكنولوژي هم به كمك معمار آمده كه هر چه بهتر بتواند ذهنيات خود را اجرا كند.

ايده‌هاي جديد مي‌تواند بر بال تكنولوژي بنشيند و تا آخر راه موفقيت پرواز كند.

همواره آثاري ماندگار و پايدار است كه با استفاده از تكنولوژي و امكانات موجود معماري زمان خود را با استفاده از رعايت اصول و ابعاد و اندازه ها با معماري گذشته چنان پيوند دهد كه بتواند حس زيبايي شناسي، كه نوعي نياز فطري است را در انسان ارضا كند.

و چون فطرت انسان كهنه نمي‌شود و ماندگار است. لذا چنين معماري هم ماندگار خواهد ماند.

منبع:سایت ایوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.